متن اصلی
روزی روزگاری در دل کوههای شیرکوه،یک رود زیرزمینی دوستداشتنی زندگی میکرد که اسمش قنات حسنآباد مشیر بود!این رود آب خنک و تمیز هدیه میداد به مردم دهنو، حسنآباد و مریمآباد!مدتها قبل (تو دورهی پادشاهان قدیم و حتی از قرن هشتم هجری!)
پدرها و مادرهای دانا، این تونل جادویی را در دل زمین ساختندتا آب را از کوههای غربالبیزتا روستاها و باغهای زیبای مهریز و یزد بیاورد.در بهار و روزهای خوب،آب این قنات آنقدر زیاد میشود که همهی باغهاسیراب میشوند و درختها خوشحال میخندند!
آب قنات حسنآباد یک ویژگی خیلی جالب داردکه همیشه تمیز و شفاف و بدون املاح است.مثل یک لیوان آب گوارا !حتی وقتی هوا گرم میشود و خورشید میتابد،قنات با قدرت خودش، آب سردش را زیر کوشک باغ پهلوانپور،میفرستد تا باغ و آدمها خنک و شاد باشند.
چرا باید قنات حسنآباد مشیر را حفظ کنیم؟چون این قنات یک دوست وفادار برای همه است.دوستی که هزاران سال است آب سالم را از دل زمین به روستاها میبرد ومردم و طبیعت را شاداب نگه میدارد.بچهها اگر ما از این قنات خوب مراقبت کنیم و آبش را هدر ندهیم،همیشه میتوانیم در باغهای سبز بازی کنیم،ورودخانههای پاک شنا کنیم و از داستانهای قدیمی پدربزرگ و مادربزرگ بیشتر یاد بگیریم!