ماجراجویی آب در دل زمین؛ قصه‌ قنات مزدآباد

متن اصلی

خیلی سال پیش، وقتی هنوز لوله و شیر آب نبود،  مردم شهر شاهین‌شهر خیلی نگران بودندچطور آب از دل بیابان خشک‌شان پیدا کنند؟یک روز مهندس‌های دانای ایرانی با کلاه‌های حصیری و بیل و کلنگ در دست فکری شجاعانه کردند:  بیایید یک تونل جادویی زیرزمینی بسازیم  .تا آب‌های دور، آرام‌آرام و بی‌صدااز دل زمین بیایند و به شهر برسند!و این‌طور بود که قنات مزدآباد ساخته شد،  یک رودخانه مخفی که زیر خاک می‌پیچد  با صدها چاه مثل پنجره‌های کوچک نور،  که آب خنک را به باغ‌ها و خانه‌ها هدیه می‌کند.گاهی بچه‌های روستا کنار دهانه قنات جمع می‌شدند،  به صدای شرشر آب گوش می‌دادند  و خیال می‌کردند این تونل‌ها  خانه‌ی پریان آب و قصه‌های قدیمی است.

قنات مزدآباد، سال‌هاست که با سخاوت  آب زلالش را تقسیم می‌کند  تا هیچ گل و سبزه‌ای تشنه نماند  و هیچ لبخندی در شهر خاموش نشود.حالا ما می‌دانیم  این قنات‌های جادویی فقط چندتا چاه خشک زیر زمین نیستند آن‌ها گنجینه‌‌ی تلاش و دانایی پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌های ما هستند  که باید مثل یک قصه ارزشمند،  از آن‌ها مراقبت کنیم  تا همیشه صدای زندگی در باغ و خانه‌های ما بپیچد.

قنات مزدآباد، رودخانه‌ی مخفی شجاعت و مهربانی است؛  اگر مراقبش باشیم، آب و قصه و دوستی همیشه در شهر ما جاری خواهد ماند! 

اطلاعات اثر

رسانه
نوشتاری | قصه
نوع اثر
دوره تاریخی
موقعیت سیاسی
مواد و مصالح

کلیدواژه‌ها

ارزیابی و نقطه‌نظرات

{{ reviewsTotal }}{{ options.labels.singularReviewCountLabel }}
{{ reviewsTotal }}{{ options.labels.pluralReviewCountLabel }}
{{ options.labels.newReviewButton }}
{{ userData.canReview.message }}
از همین نگارنده
الهه دوست داشتنی...
محمدامین دباغیان
۱۴۰۴/۰۴/۲۹
در سرزمینی اسرارآمیز که خورشید بر تپه‌هایش می‌درخشید و باد در دشت‌هایش آواز می‌خواند، روزی روزگاری مردمان ج...

1

1

36
دوستان بزهای کوهی قیری...
محمدامین دباغیان
۱۴۰۴/۰۴/۲۹
در سرزمین خیلی دور و قدیمی،  گاهی آدم‌ها از قیر طبیعی چیزهای جالب و شگفت‌انگیز می‌ساختند.  یکی از این چیزها...

1

1

30
قصه پرواز شیرها...
محمدامین دباغیان
۱۴۰۴/۰۴/۲۹
روزی روزگاری، در سرزمینی قدیمی و رازآلود به نام عیلام،  در دل خاک آرامگاهی مخفی پنهان شده بود.  تا اینکه یک...

1

1

18

وارد شوید

ایمیل *
گذرواژه *