اسباب بازیی برای همیشه تاریخ

متن اصلی

یک روز خیلی خیلی دور، توی سرزمین باستانی شوش، بچه‌هایی بودند که اسباب‌بازی‌هایی داشتند خیلی خاص‌تر از امروز! یکی از آن‌ها، یک «روروک» جادویی بود که از قیر ساخته شده بود و رویش، یک جوجه‌تیغی بامزه با بدن آهکی بود.  این اسباب‌بازی کوچک ، دل های  بچه‌های عیلامی را پر از شادی می‌کرد. تصور کن چقدر ذوق می‌کردند وقتی روروک را هل می‌دادند تا جوجه‌تیغی روی آن «ویژ‌ویژ» در حیاط معبد اینشوشینک راه می‌رفت!

بعدها باستان‌شناسی به نام مورگان، در سال ۱۹۰۴ این اسباب‌بازی را وسط خاک‌های قلعه  شوش پیدا کرد. وقتی خاک را کنار زد، ناگهان چشمش به همان جوجه‌تیغی دوست‌داشتنی افتاد که انگار هنوز از بازی خسته نشده بود!حالا این روروک جادویی و قصه‌گو، در یکی از بزرگ‌ترین موزه‌های جهان یعنی موزه لوور در پاریس است. هر کودک و بزرگسال با دیدنش محل بازی بچه‌های عیلامی را تصور می‌کند و با خود میگویند چقدر بازی با ان لذت بخش بوده...

این روروک فقط یک اسباب‌بازی نیست؛ یک پلی است به خاطرات بچه‌های قدیم ایران. نشان می‌دهد حتی هزاران سال پیش، بچه‌ها دلشان بازی و شادی می‌خواست و دوست داشتند با دست‌های کوچکشان جهان را کشف کنند.

ما باید همیشه یاد آثار باستانی دوست‌داشتنی ایرانی بمانیم، حتی اگر آن‌ها حالا هزاران کیلومتر دورتر، در دل موزه‌ای شلوغ و بزرگ زندگی می‌کنند؛ چون هر کدام برای ایران ما یک گنج واقعی‌اند!

اطلاعات اثر

رسانه
نوشتاری | جستار
نوع اثر
دوره تاریخی
موقعیت سیاسی
مواد و مصالح

کلیدواژه‌ها

ارزیابی و نقطه‌نظرات

{{ reviewsTotal }}{{ options.labels.singularReviewCountLabel }}
{{ reviewsTotal }}{{ options.labels.pluralReviewCountLabel }}
{{ options.labels.newReviewButton }}
{{ userData.canReview.message }}
از همین نگارنده
قصه‌ی «شاه عباس و نگین گرد کویر»
محمدامین دباغیان
۱۴۰۴/۰۶/۳
من، شاه عباس صفوی، سال‌ها پیش، وقتی کاروان‌هایم از کویر داغ عبور می‌کردند، می‌دانستم که این بیابان اگر پناه...

1

1

zeinodin
قصه‌ی «بهار و مهمانخانهٔ آجری‌اش»
محمدامین دباغیان
۱۴۰۴/۰۶/۳
من، شهر بهار، از روزگاران کهن کنار دشت‌ها و کوه‌های همدان زندگی کرده‌ام. بادهای خنک بهاری و بوی خاک باران‌خ...

1

1

IMG_0736
قصه‌ی «کوه و مهمانخانه‌ی آجری‌اش»
محمدامین دباغیان
۱۴۰۴/۰۶/۳
من، کوه بلند کنار کویر، هزاران سال است که اینجا نشسته‌ام. باد و خورشید، برف و باران، همه را دیده‌ام. اما یک...

1

1

IMG_0735

وارد شوید

ایمیل *
گذرواژه *