متن اصلی
ابتدا باید به این نکته توجه کنیم که هنرهای تجسمی ما به اندازه ادبیات کهن ایران مورد توجه ، تجزیه و تحلیل و ستایش قرار نگرفته است. عموم مردم ایران با آثاری نظیر شاهنامه، مثنوی یا دیوان حافظ آشنایی دارند اما کمتر به آنچه هنرمندان این سرزمین طی قرون متمادی در زمینه هنرهای تجسمی و موسیقی آقریدهاند توجه نمودهاند. لازم است این خلاء هرچه بیشتر و بهتر از میان برداشته شود تا جهان شاهد اوج خلاقیت و ذوق هنر ایرانیان باشد.
مجسمه ماده شیر که حدود شش هزار سال پیش در ایران تولید شده و با هزار تاسف هم اکنون در دامن مادری خود قرار ندارد؛ در صدد بیان توانایی و هیبت سلطان حیوانات یا شیر بعنوان نماد قدرت ملی است. چرایی استفاده از نماد قدرت حیوانات در تماثیل گذشته ما خود نیاز به بحثی جداگانه دارد. آنچه در اینجا مورد نظر است کیفیت استفاده هنرمند از عناصر شکلی برای بیان مضمونی مجرد است. عضلات تعبیه شده برای بازو و پشت گردن، نحوه چرخش سر، کیفیت قرار گرفتن دستها ، باریکی کمر ، عضلات پاها و خشم موجود در چهره شیر چنان صحنهای را آراسته که ترکیب آن به بهترین نحو در القاء قدرت و توانايی موفق است. این اجزاء چنان با هم ترکیب شده که ضمن باور پذیر نمودن اثر وحدتی مثال زدنی را در آن بوجود آورده است. نه تنها کیفیت بیان بلکه نحوه پرداخت آن از سنگ گویای تسلط فوق العاده خالق آن در مواجه با ماده مورد استفاده برای بیان اثر هنری است.
این نوع آثار سندی گویا از توانایی و ذوق و درک هنری ایرانیان در طول تاریخ است و با توجه بیشتر و شایستهتر به آنها و سعی در شناخت، حفاظت و معرفی آنها سیمای واقعی یک ملت را ترسیم مینماید.
هنرمندان امروز ما با شناخت بیشتر این آثار با افقی آشنا میگردند که معرف سطح سلیقه و خواست هنر ایرانی است و این شناخت در کیفیت تولیدات آینده ایشان موثر خواهد بود.