قصه خانه ایی با تالارهای رویایی...
متن اصلی
در دل تهران قدیم، خانهای بزرگ بود که دیوارهایش پر از نقش و آینه بود. این خانه را سالها پیش مردی به نام میرزا محمد قوامالدوله آشتیانی ساخته بود؛ خانهای با دو حیاط بزرگ و تالارهایی آنقدر بلند که آدم احساس میکرد وارد قصری افسانهای شده است.
یکی از تالارها، سقف و دیوارهایش پر از نقاشیهای رنگارنگ بود، مثل اینکه همه داستانهای ایران روی دیوارها زندگی میکردند. تالار دیگر، پر از آینههای براق بود که نور را هزار تکه میکرد و به همه جا میفرستاد.
مردم میگفتند: «باید از این خانه مراقبت کنیم، چون هر گوشهاش مثل یک کتاب جادویی است که قصهی تهران قدیم را برای فرزندان آینده تعریف میکند.»
حالا این خانه هنوز پابرجاست و هر کسی که واردش شود، میتواند در تالارهای جادوییاش گم شود و با نور و رنگ دوستان تازه پیدا کند.
اطلاعات اثر
ارزیابی و نقطهنظرات
{{ reviewsTotal }}{{ options.labels.singularReviewCountLabel }}
{{ reviewsTotal }}{{ options.labels.pluralReviewCountLabel }}
{{ options.labels.newReviewButton }}
{{ userData.canReview.message }}
از همین نگارنده