قصه رودخانه زیر زمینی گناباد...

متن اصلی

در دل خشک و گرم خراسان،یک دوست جادویی زندگی می‌کند؛این دوست، یک اژدهای مهربان و آرام است که زیر زمین پنهان شده و نامش قنات گناباد است!سال‌ها و حتی هزاران سال پیش،پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌های ما با دستان خودتونل‌های طولانی و تاریک در دل خاک ساختند تا بتوانند آب خنک و زلال را از کوه دوردست به روستا و خانه‌ها بیاورند.

قنات گناباد از همه طولانی‌تر و شگفت‌انگیزتر است!مثل یک رود پیچ‌پیچ زیر زمین حرکت می‌کند، از چاه‌های رازآلود عبور می‌کندو ناگهان آب را با مهربانی به سطح زمین هدیه می‌دهد.بچه‌ها، هر یک از این چاه‌ها یعنی یک پنجره‌ی کوچک به جای رود زیرزمینی!

چرا قنات گناباد ارزشمند است ؟چون بدون آن،آب نبود و کسی نمی‌توانست در این سرزمین خشک باغ بسازد، گندم بکارد یا حتی آشپزی کند و زندگی کند!این قنات، نتیجه‌ی تلاش و فکر پیشینیان ماست و باید همیشه از آن نگهداری کنیم تا قصه‌ی آب و مهربانی برای بچه‌های آینده هم ادامه داشته باشد.

هر وقت به چاه‌های قنات نگاه کردی، یادت باشد:در دل زمین، یک رود مهربان هست که با آب خودش، زندگی و شادی را به همه هدیه می‌دهد

اطلاعات اثر

رسانه
نوشتاری | قصه
نوع اثر
دوره تاریخی
موقعیت سیاسی
مواد و مصالح

کلیدواژه‌ها

ارزیابی و نقطه‌نظرات

{{ reviewsTotal }}{{ options.labels.singularReviewCountLabel }}
{{ reviewsTotal }}{{ options.labels.pluralReviewCountLabel }}
{{ options.labels.newReviewButton }}
{{ userData.canReview.message }}
از همین نگارنده
قصه‌ی «شاه عباس و نگین گرد کویر»
محمدامین دباغیان
۱۴۰۴/۰۶/۳
من، شاه عباس صفوی، سال‌ها پیش، وقتی کاروان‌هایم از کویر داغ عبور می‌کردند، می‌دانستم که این بیابان اگر پناه...

1

1

zeinodin
قصه‌ی «بهار و مهمانخانهٔ آجری‌اش»
محمدامین دباغیان
۱۴۰۴/۰۶/۳
من، شهر بهار، از روزگاران کهن کنار دشت‌ها و کوه‌های همدان زندگی کرده‌ام. بادهای خنک بهاری و بوی خاک باران‌خ...

1

1

IMG_0736
قصه‌ی «کوه و مهمانخانه‌ی آجری‌اش»
محمدامین دباغیان
۱۴۰۴/۰۶/۳
من، کوه بلند کنار کویر، هزاران سال است که اینجا نشسته‌ام. باد و خورشید، برف و باران، همه را دیده‌ام. اما یک...

1

1

IMG_0735

وارد شوید

ایمیل *
گذرواژه *