متن اصلی
تصور کن وسط سرزمین گرم و خشک ایران، یک شهر جادویی از دل کویر سر برافراشته؛
اسمش یزد است، مثل نگینی درخشان روی انگشتر ایران!خانههای یزد با خشت و گل ساخته شدهاند، کوچهها باریک و پرپیچ هستند، بالای خانهها بادگیرهایی مثل برجهای جادویی دارند که هوای داغ را خنک خنک میکنند.
در هر محلهی یزد، حمام قدیمی، بازارچهی باصفا، آبانبار بزرگ، مسجدها و کوچههای پر از دوست و آشنا پیدا میشود؛ هنوز هم مردم توی همین کوچهها زندگی میکنند و آب خنک از جویها میگیرند!منارهها، گنبدهای رنگی، و بادگیرهای بلند،همه باهم، یزد را شبیه یک شهر افسانهای ساختهاند؛ شهری که چنان خاص و قشنگ است که اولین شهر ایران بود که در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شد!
اگر روزی رفتی یزد، یادت باشد هر خشت این شهر یک قصه دارد و هر بادگیرش، یک نسیم خنک از دل تاریخ برای تو میفرستد!