ورود
فیلترها
الهه دوست داشتنی...
محمدامین دباغیان
۱۴۰۴/۰۴/۲۹
در سرزمینی اسرارآمیز که خورشید بر تپههایش میدرخشید و باد در دشتهایش آواز میخواند، روزی روزگاری مردمان ج...
۱
۱
دوستان بزهای کوهی قیری...
محمدامین دباغیان
۱۴۰۴/۰۴/۲۹
در سرزمین خیلی دور و قدیمی، گاهی آدمها از قیر طبیعی چیزهای جالب و شگفتانگیز میساختند. یکی از این چیزها...
۱
۱
قصه پرواز شیرها...
محمدامین دباغیان
۱۴۰۴/۰۴/۲۹
روزی روزگاری، در سرزمینی قدیمی و رازآلود به نام عیلام، در دل خاک آرامگاهی مخفی پنهان شده بود. تا اینکه یک...
۱
۱
لوح سنگی اونتاش ناپیریشا،راوی قصه پادشاه و ملکه و الهه های ماهی
محمدامین دباغیان
۱۴۰۴/۰۴/۲۹
تصور کن یک لوح بزرگ سنگی در موزه لوور فرانسه نگهداری میشود؛ تقریباً به اندازهی یک غول کوچک! ارتفاعش از ...
۱
۱
کاسه جادویی بزکوهی؛ گنجینهی قدیمی و دوستداشتنی!
محمدامین دباغیان
۱۴۰۴/۰۴/۲۹
تصور کن، یک کاسه کوچک و زیبا، اما نه مثل کاسههای معمولی، این کاسه پر از داستانهای حیوانات و دنیای جادوی...
۱
۱
قپههای سفالی چغازنبیل؛ دکمههای جادویی قصر پادشاه!
محمدامین دباغیان
۱۴۰۴/۰۴/۲۹
روزی، خیلی خیلی دور، در سرزمین گرم و رازآلود ایلام، خدایان و پادشاههان تصمیم گرفتند یک زیگورات با شکوه بسا...
۱
۱
ماجراجویی آب در دل زمین؛ قصه قنات مزدآباد
محمدامین دباغیان
۱۴۰۴/۰۴/۲۹
خیلی سال پیش، وقتی هنوز لوله و شیر آب نبود، مردم شهر شاهینشهر خیلی نگران بودندچطور آب از دل بیابان خشکشا...
۱
۱
سنگ جادو...
محمدامین دباغیان
۱۴۰۴/۰۴/۲۹
تصور کن یک کاسه سنگی کوچک و شیک که روی بدنش نقاشیهای برجسته حیوانات دیده میشود؛ مار خمیده، گاو نرو قوی، ق...
۱
۱
سنک آرزوهای معبد...
محمدامین دباغیان
۱۴۰۴/۰۴/۲۹
یک روز خیلی خیلی دور، شاهی به نام پوزور اینشوشیناک توی شهر شوش زندگی میکرد. او میخواست برای معبد بزرگ ی...
۱
۱
قلعه پهلوانان....
محمدامین دباغیان
۱۴۰۴/۰۴/۲۸
تصور کن یک قلعه بزرگ و چهارگوش، در جادههای قدیمی بیابان سمنان ایستاده دور تا دورش دیوارهای سنگی محکم مثل ...
۱
۱
بیشتر
وارد شوید
ایمیل
*
گذرواژه
*
مرا به خاطر بسپار
ورود
بازنشانی گذرواژه